tg-me.com/nasrollahhekmat/4226
Last Update:
🍃
بــرگی از کتــاب
« مجـالس خمسه در باب منازلهٔ زمان و وجـود »
📝... همچنان که عرض کردم آنچه که ما از طریق ظهورات دریافت میکنیم ، باید وارد قلب شود و آن مرتبهٔ شعور و آگاهی را طی کند و تبدیل به یک امر انسانی شود و بعد در عرصهٔ زبان بیاید و إشعار صورت بگیرد و الّا إشعار نیست ؛ اظهار است . یعنی انتقال شعور و آگاهی نیست ؛ انتقال ظهور است . ظهوراتی که ما در آنجا دریافت کردیم در زبان منتقل میکنیم . چرا ؟ چون مرحلهٔ شعور و آگاهی را طی نکرده است و پخته و ساخته و پرداخته نشده است . یعنی انگار انسان به طور مکانیکی عمل میکند . صوری را دریافت میکند و بدون اینکه اینها را بیاورد به هاضمهٔ آگاهی و شعور خودش بسپارد و هضم کند و ارتباطش را با انسان دریابد و جنبهٔ سیالیّتش را به جریان بیندازد و به آن شعور و آگاهی تزریق کند ، این را به مرحلهٔ زبان منتقل میکند و به این شکل ، زبان تبدیل به یک قالب اظهاری میشود و این قالب اظهاری مشکلات عدیدهای را پدید میآورد که واقعیّت جهان امروز است .
« جهانلانه » و « زبانلانه » این طور شکل میگیرد . بنده در اینجا ارزشداوری نمیکنم ، دارم توصیف میکنم و آن طوری که زبان امروز را میبینم توضیح میدهم . شاید هم اشتباه میکنم . شما دوستان میشنوید ، داوری کنید . زبان امروز دو تا اشکال میتواند داشته باشد . اشکال اول اینکه این زبان در ذات خودش غلبه و سلطه را حمل میکند . یکی از ویژگیهای ظهور غلبه است . اگر چیزی ظاهر میشود ، شکلی از علم و ادراک هم برای ما حاصل میکند . زیرا برای ما یک چیزی منکشف شده است و اینها همگی درست است اما یک وجه آن هم غلبه است .
بنابراین زبانِ امروز چون در مقام اظهار استقرار دارد و نه در مقام إشعار ، یک غلبه را به ما منتقل میکند . هم غلبهٔ مفعولی و هم غلبهٔ فاعلی . یعنی اولاً آن کسی که این زبان را به کار میبرد ، خودش مغلوب ظهورات است و در نتیجه وجوه دیگر را ندیده و آنها را نیاورده تا در شعور و آگاهی خودش هضم کند و با مقام و جایگاه انسانی مرتبط گرداند . پس خودش در درجهٔ اول مغلوب ظهورات قرار گرفته است ، که این ، غلبهٔ مفعولی میشود . حال غلبهٔ فاعلی هم دارد . وقتی به ما منتقل میکند ، ما را مغلوب خودش میکند . یک نمونهاش را میگویم : این مباحثی که الآن ما مطرح میکنیم و در ظاهر -- باطنش هم همین است -- تفسیر این متن را میگوییم و شاید گاهی احساس شود که این متن بهانه است برای اینکه ما حرف خودمان را بزنیم ، این مباحث چیزهای عجیب و غریب نیست ؛ ما با آنها زندگی میکنیم ؛ یعنی درواقع سیر درونی میکنیم و اینها آن چیزهایی است که جاری و برقرار است ؛ منتها ما به آن وقوف و آگاهی پیدا میکنیم .
📚 مجالس خمسه در باب منازلهٔ زمان و وجود
صص ۱۲۹ - ۱۳۱
#دکتر_نصرالله_حکمت
#همراه_با_کتاب
#منازله_زمان_و_وجود
#مجالس_خمسه
@nasrollahhekmat
BY نصرالله حكمت
Share with your friend now:
tg-me.com/nasrollahhekmat/4226